ترجمه و زبانشناسی
ارسال شده توسط bouriadmin
15 اسفند 1400

نقش زبانشناسی در ترجمه

مطالعات نشان داده است که نمی‌توانیم نقش زبانشناسی را در ترجمه نادیده بگیریم.  اگر ترجمه را انتقال مفهوم نوشته یا گفته ای از زبان مبدا به زبان مقصد تعریف کنیم. مسلما زمانی به مطلوب ترین نوع این انتقال دست می یابیم . تاثیر آن نوشته یا گفته به همان شکلی که مورد نظر فرستنده پیام بوده است. پس به گیرنده پیام  انتقال دهیم.  به عبارت ساده تر: بهترین ترجمه یا برگرداندن زمانی رخ می‌دهد که انتقال مفاهیم با حداقل افزایش یا کاهش در صورت و معنی تحقق پذیرد.

البته تمام موارد بالا بیشتر پایه نظری و تئوری دارد. چون حتی وقتی داریم یک زبان شفاهی با تکلم انتقال می‌دهیم. بعید است ادعا کنیم که دقیقا همان پیام را درک کردیم و انتقال دادیم. زمانی همه اینها به خوبی رخ می‌دهد که دو دانش درون زبانی و بیرون زبانی از یکدیگر بازشناسی کنیم. بین زبان فردی و زبان اجتماعی تمایز قائل شویم.

برگردان یا ترجمه یک جمله یا پیامی از یک زبان اجتماعی به زبان اجتماعی دیگر یعنی از زبان مبدا به زبان مقصد یک فرایند پیچیده است و نیاز به بررسی و دانش دارد. یک روند پیچیده میان رشته ای است. یعنی به زبانشناسی ، ترجمه، جامعه شناسی و روانشناسی مرتبط است. این سوال همیشه وجود دارد ترجمه باید به زبان مبدا نزدیک باشد یا به زبان مقصد. زبانشناسی در مطالعات ترجمه نقش اساسی را داشته است. زبانشناسی مشخص می کند هر زبان برای خودش ساختار صوری و معنایی متفاوت دارند.

حال موضوع ترجمه شناس و مترجم در میان است. ترجمه شناس الزاما کار و شغل آن ترجمه نیست ولی به ترجمه کاملا تسلط دارد. ولی مترجم مطمنا ترجمه شناس نیست و اصلا ممکن اصلا اطلاعات ترجمه شناسی نداشته باشد. ترجمه یک فن است ولی ترجمه شناسی یک علم است. در بین ترجمه شناسان، ترجمه یک فرایند می دانند که پیام تولید می کند. برخی از پساساختگرایان به این موضوع مدعی هستند که ترجمه در میان ترجمه شناسان یعنی فرایند آفرینش پیام .

ترجمه شعر

سالهاست ترجمه شناسان چه سنتی چه با دانش نوین به ترجمه شعر نگاه کنند به این موضوع تمرکز دارند. شعر ترجمه ناپذیر است. در این زمینه تحقیقات زیادی کرده اند. ولی باز هم قرن ها است سعر از یک زبان به زبان دیگر ترجمه میشود. حال این موضوع اهمیت دارد از چه شیوه های برای ترجمه یا برگردان کردن شعر از یک زبان به زبان دیگر استفاده میشود.

مترجم خواننده یا شنونده ای است که قرار دوباره خود یک نویسنده یا گوینده شود. بعد از پی بردن به انتخاب های یک نویسنده پس در جایگاه نویسنده دوم قرار میگیرد.  وظیفه آن انتقال گفته های ربان اول به زبان دوم است. این نکته اهمیت دارد که در ترجمه شعر صداقت مترجم و یا وفادرای به متن مطرح نیست. اگر مترجم مدعی شود که  شعر را دقیقا به زبان دیگر ترجمه کرده است. پس چیزی که ترجمه کرده دیگر شعر نیست.( کورورش صوفی از کتاب زبان شناسی و ترجمه شناسی)

اطلاعات فرهنگی در ترجمه

واژگان زبان آیینه ی تمام نمای فرهنگ مردمی است که به آن زبان سخن می گویند. این امر به این معنی است که ویژگی های فرهنگی هر جامعه زبانی از طریق واژگان زبان آنان قابل تشخیص است. صدق این حکم را  اگر نتوان قطعی دانست، به هرحال به صورت نسبی قابل تایید است. بخشی از ویژگی های فرهنگی یک جامعه ی زبانی به کار می روند. وجود واژه های چون مهر، ضریح، امامت، امام زاده، زیارت ، سید ، روضه ، تعزیه و جز آن مجموعه ای را به دست می دهد که ویژه ی فرهنگ شیعه است. واژه های چون مسجد، نماز، وضو، غسل ، رکعت، صدقه، صلوات ، حج، معاد، زکوه، خمس، جهاد و جز آن نشانگر ویژگی فرهنگ اسلامی است و واژه هایی نظیر صلیب ، پاپ، روح القدس، کشیش ، قدیس و جز آن نشانگر فرهنگ مسیحیت است.

پس هر فرهنگ مجموعه ای از واژه های نمادین خود را به زبان اجتماع آن فرهنگ منتقل می‌کند. بسیاری از این واژه ها فقط برای زبان خاص قابل فهم است. مثلا در این بیت :

ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی

کاین را که تو می روی به ترکستان است

در اینجا، مجموعه ای از اطلاعات فرهنگی است که صرفا برای فارس زبانان قابل درک است. در ترجمه چنین اشعاری پس نیاز است تا مفهوم درون زبانی را متوجه شد سپس دست به ترجمه زد. به ترجمه شعر زیر دقت کنید:

سگ بر آن آدمی شرف دارد

که دل مردمان را بیازارد

The dog is morally superior to a man who torments his fellow-creatures

سگ به دریای هفتگانه بشوی

چونکه تر شد پلیدتر باشد

Wash a dog in the seven sea , and it will be still fouler when it is wet

سگی را خون دل دادم  که با من آشنا گردد

ندانستم که سگ خون می خورد خونخوار می گردد

I fed a dog with the blood from my own heart in the hope that it will become sociable with me , little knowing that when a dog drinks bloods, it becomes bloodthirsty

برگردان و ترجمه این شعار آنقدر در فرهنگ انگلیسی بیگانه است که نمی توان درک دقیقی از آن در زبان مقصد وارد کرد. به این موضوع دقت کنید اطلاعات معنایی برون زبانی که الان در این ترجمه است از قبیل بی ارزشی، پستی، نجسی در زبان انگلیسی برای dog  بیگانه است.

پس مشخص می‌شود که اطلاعات فرهنگی به دو صورت در واژگان زبان تجلی میابد. اگر واژه یا واژه‌های بر پدیده فرهنگی خاص دلالت کند آن پدیده در فرهنگ آن جامعه زبانی وجود دارد.در چنین شرایطی مشکل مترجم دریافتن معادلی است که به دلیل فرهنگ متفاوت سخنگویان زبان مقصد دست نایافتنی است. گونه ای دیگر از تجلی فرهنگ در واژگان زبان از طریق انتقال مجموعه ای از اطلاعات فرهنگی در واژه ها تحقق می یابد. ددر این شرایط، مشکل مترجم دستیابی به واژه معادل نیست، بلکه مساله اساسی در چگونگی انتقال اطلاعات فرهنگی موجود در واژه های زبان مبدا است کهه باید به نوعی در زبان مقصد درک گردد. حال ترجمه شعر را توجه کنید:

محتسب گر می خورد معذور دارد مست را

اگر دانی که نان دادن ثواب است

تو خود می خور که بغداد خراب است

The police superintendent who drinks wine will excuse the drunkard

If you know that there is a heavenly reward for giving bread

eat it yourself whose Baghdad is ruined

از دیدگاه ترجمه و زبانشناسی، واژه محتسب از اطلاعات اجتماعی ویژه ای برخوردار است که هیچ واژه دیگری حتی در فارسی نیز نمی تواند جایگزین آن شود. در چنین شرایطی مترجم نمی تواند معادل مناسبی برای این واژه در برگردان خود بیابد.بنابراین به معادل های نظیر police superintendent یا جز آن متوسل خواهد شد. و برگردانی به دست خواهد داد که در زبان مقصد قابل درک نیست. واژه ثواب دارای اطلاعات فرهنگی است که heavenly reward  به عنوان ترکیبی ساختگی نسبت به این اطلاعات خنثی است. علاوه بر این مشکل عمده در برگردان واژه بغداد است که در معنی شکم به کار رفته است و دوره خلفای عباسی باز می گردد که ایرانیان پایتخت آنان را این چنین مسخره می کردند.

اینگونه ترجمه برگردان صحیح برای انتقال معنی نیست. پس افزایش و کاهش اطلاعات را درپی دارد. در اینجا نمیتوان بگویم ترجمه شده بلکه باید بگویم انتقال صورت گرفته است. در چنین مواردی مترجم سعی میکند تا منظور و مفهوم را از زبان مبدا به زبان مقصد انتقال دهد. در این موارد نیاز به مراحلی است به اهداف خود برسند.

به ترجمه جمله زیر از شکسپیر دقت کنید:

How poor are they that have no patience

ترجمه: گر صبر کنی زغوره حلوا سازی

در این ترجمه از نظر اطلاعات تفاوت بارزی بین جمله انگلیسی و فارسی است. الفاظی مثل غوره و حلوا اطلاعات فرهنگی و اجتماعی ویژه را القا می کند.بلکه مترجم انتقال معنی انجام داده است.

موضوعات:
نوشته
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x
0
    0
    سبد خرید شما
    سبد خرید شما خالی استبازگشت به فروشگاه